از سوی دیگر، سوالات زیادی در مورد محل هزینه کرد برای اصلاح این نقاط وجود دارد. در حقیقت این سوال وجود دارد که آیا این بودجه بهطور مؤثر صرف بهبود زیرساختها، نصب علائم هشداردهنده، یا ایجاد تغییرات در طراحی جادهها شده است یا اینکه صرفاً به اقدامات سطحی و کوتاهمدت محدود شده است؟
به طوری کلی این نقاط که به ،وان کانونهای خطر در جادهها شناخته میشوند، سالهاست که جان بسیاری از هموطنان را تهدید میکنند و ما شاهد آمار نگران کننده تصادفات و تلفات جادهای در کشور هستیم؛ تا جایی که آمار جانباختگان و مصدومان تصادفات طی 3 ماه ابتدایی سال 1403 نسبت به سال گذشته صعودی شده است بنابراین نیاز به شفافسازی در مورد نقاط اصلاحشده و همچنین نقاط باقیمانده احساس میشود؛ بهویژه اینکه مشخص نیست کدام نقاط اصلاح شده و کدام نقاط هنوز در لیست انتظار قرار دارند.
همچنین، ارائه گزارشی از هزینههای صرف شده و نتایج حاصل از این اصلاحات میتواند به افزایش اعتماد عمومی کمک کند که انتظار میرود مسئولان امر، به این درخواست پاسخ دهند و اطلاعات لازم را در اختیار عموم قرار دهند.
در این میان آنچه در میان سخنان مجید صباغ بیش از هر موضوع دیگری اهمیت دارد اعلام او مبنی بر عدم تامین مالی اصلاح 475 نقطه حادثهخیز در کشور و نیاز به تامین 7 همت بودجه از سوی ،ت است. تصور میشود که تصمیمگیران بالادستی کشور دقیقا متوجه گذر سه سال از شناسایی این نقاط نیستند، در حالی که هر روز اخبار حوادث جادهای و تلفات انس، به گوش میرسد.
به نظر میرسد که با توجه به عواقب جبران ناپذیر ج، و مالی تصادفات، نیاز است تا مسئولان با جدیت و سرعت بیشتری اقدامات لازم را انجام دهند تا سه سال دیگر برای اصلاح نقاط باقی مانده زمان صرف نشود.
انتهای پیام/